Harime Man
بهونه برای گریه کردن زیاد!
اما،امان از گریه های بی بهونه . . . !
پ ن:خدایا....
دلم لک زده برای گریه های بی بهونه...
پ ن:خدای عزیزم...
دو چیز را تا آخر عمرم از من نگیر...
خودت را...
و گریه هایم را...
قلابت را بدون طعمه بینداز...
اینجا پر است از ماهیانی که از زندگی سیر شده اند....
گرمای تابستان چه لذت بخش است وقتی با خدا معامله بهشت و جهنم می کنم....
معامله ی پر سودی است...
حجاب من...
بهشت من...
خدا ی من....
همه را بدست خواهم آورد... :)
وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنم ...
از باختن نمی ترسم....
من همواره برنده ام ...
آخه خدا همیشه دوتا دستش برای من پُره ...
پ ن:خدایا...
نمی دونم چرا انقدر منو دوست داری...
اما به هر حال منم عاشقتم :)
روی ماه دستمال نمدار میکشم...نوک قاشق آسمون و می چشم...
شبارو جمع می کنم تا می زنم...رنگ روغنی به فردا می زنم...
همه ی تلخی هارو دور می ریزم طعم شیرینی به دریا می زنم...
نوک هر پرنده ای شاخه گلی است....کف رودخونه هامون کاشی می شه...
یه حساب تازه ای باز می کنم...شکل ماهت و پس انداز می کنم...
نازنین غزل غزل داد...توی کوچه های شمشاد...
با لب ترانه فریاد "گل نرجس" باغت آباد...
پ ن:این شعر آهنگ سایت قبیله طرفداران احسان علیخانی است...
خیلی از این شعر خوشم اومد...
البته صدای احسان علیخانی هم حس و حال خوبی بهش داده بود...
پ ن:هی....خدایا...
ماه رمضون امسال بدون ماه عسل...
تو این گرما...
مثل همیشه کمکمون کن...
لایق مهمون بودنت باشیم...
مرسی...
Design By : Pichak |